فهرست:
شناسنامه
ماجرای بازی
بررسی محتوا و آثار بازی
کمی عمیق تر بیاندیشیم
بازی های جایگزین
کمی با بچه ها گپ بزنیم
خلاصه و نمودار
نام کامل: Clash Royale
سال انتشار: 2 مارس 2016
سازندگان: Super cell
سیستمعامل: Android, IOS
رده سنی:
صدای تشویق مردم از هنگامی که وارد استادیوم و صحنی نبرد میشویم شنیده میشود که با توجه به فضای دیداری بازی ما را به یاد شوالیهها میاندازد. بعد از ورود به بازی سه قلعه آبی میبینیم که باید با مدیریت و چینش استراتژی و انتخاب کارت مناسب از آنها محافظت کنیم و سه قلعهی قرمز که باید به آنها حمله کنیم و خرابشان کنیم.
کارتهای زیادی هستند که باید آنها را باز کنیم. بچه اژدها، اسکلت غولپیکر، سنگ قبر و . . هر کدام از کارتها (به عنوان اسلحه بازیکن) در میدان نبرد ظاهر شده و ویژگیهای خاص خود را دارند.
از دیگر بخشهای بازی میتوان به رقابت آنلاین تک به تک یا دو به دو، خرید سکه، الماس (Gem)، ارتقا کارت و . اشاره کرد.
از نکات مثبت بازی تاکید بر همکاری است. این موضوع در رقابت دو به دو و قبیلهای دیده میشود. در رقابت دو به دو، 2 نفر با یکدیگر همکاری میکنند تا برنده رقابت شوند. همینطور وقتی قبیلهای تشکیل داده شده، ممکن است یکی از اعضا تقاضای حمایت شدن را به وسیلهی کارتی داشته باشد. اگر شخص دیگری از اعضای قبیله کارت خود را اهدا کند بازی او را تشویق میکند.
مدیریت کارتها یک مسئلهی استراتژیک است که بازیکن برای بازی کردن باید آن را حل کند. این که کارتها چه هنگام ارتقا یابند، کدام کارتها در صحنهی نبرد باشند. و در صحنه کدام یک از کارتها انتخاب شوند باعث پیروزی یا شکست در بازی میشود و تقویت توان محاسبه بازیکن را در پی خواهد داشت، چرا که فرد تنها با محاسبهی هزینه و فایده و انتخاب و دیدن نتایج انتخاب میتواند کسب تجربه کند.
شاید بتوان گفت یکی از عوامل مشهور شدن و پردانلود بودن بازی جذابیت و زیبایی شخصیتها و حرکات ایشان است، همه چیز بامزه و با نمک است. همینطور سطح خشونت آشکار بازی بسیار کم است. در بازی از خون اثری نیست و زد و خوردها هم از نمایی دور دیده میشوند، بنابراین بازی ستیزهجویی را در بازیکن نوجوان تقویت نمیکند.
از نکات جالب بازی بخش TV Royal است که شما در آنجا میتوانید با دیدن فیلم مبارزهی دیگران کسب تجربه کنید و استراتژیهای مختلف را ببینید و از آنها یاد بگیرید! مسئلهی مهم این بخش آموختن از دیگران و کسب تجربه در بازی است.
نکته دیگری که تنها به بازی کلش نیز محدود نمیشود، ردپای سحر و جادو در بازیهاست، گاهی جادو بر همهی مخلوقات برتری دارد.
دیگر اینکه در بازی تقریبا همهچیز را میتوان خرید. یا پول واقعی بده، الماس بخر و شکلکهای جدید، کارتهای جدید و دیگر امکانات بازی را باز کن یا با صرف مقدار خیلی زیادی از زمان ـ مثلا سه ساعت ـ به سختی یکی از آنها را به دست آور. بازی همواره بازیکن را در موقعیتی قرار میدهد که مجبور باشد بین صبر زیاد و پرداخت پول واقعی یکی را انتخاب کند. گویا میخواهد بگوید که زمان و پول برابرند.
در آخر بد نیست اشاره کنیم به این که اگر چه خشونت بازی بسیار لطیف و کم است اما حد کمی از به مبارزه طلبیدن و تقویت رقابتطلبی و تحریک خشم همینطور انتقامجویی در بازی دیده میشود. و این شاید بچهها را کمی بیشتر خشونتجو کند.
در مصاحبهای از چند کودک ایرانی پرسیده شده بود که به نظر شما اگر بتمن و رستم با هم بجنگند، کدام پیروز میشود؟ بیشتر کودکان، شخصیتهای غربی را پیروز این نبرد دانستهاند! این بازی و بازیهای شبیه آن در کنار انیمیشنهای غربی موجب شدهاند تا کودکان ایرانی ما اندک اندک اسطورههای شرقی را فراموش کرده و با اسطورههای بیگانه غربی احساس همدلی کنند. منتظر آن روز نزدیکی هستیم که بتوانیم دلاوریهای اسفندیار، وطنپرستی رستم، جوانمردی سیاوش، غیرت آرش، ظلمستیزی کاوه و پهلوانی پوریا را در قالب بازیهایی هیجانانگیز و مخاطبپسند به نمایش بگذاریم. انشاءالله.
خوب است حواس ما به این نکته باشد که بازی امکان چت دارد و هر کسی که در قبیله باشد میتواند با دیگران چت کند، شماره رد و بدل کند، با موضوعاتی آشنا شود که تا به حال آشنا نبوده و یا در جهان واقعی قرار ملاقات بگذارد. چون بازی این امکانات را دارد خوب است قبل از این که فرزندمان را با این محیط تنها بگذاریم برای او توضیح دهیم که مراقب تهدیدهایی که در کمین اوست باشد، به هر پیشنهاد دوستی جواب مثبت نده و خارج از فضای بازی بحثی را مطرح نکن؛ چرا که مخاطب تو یک غریبه است.
مورد بعدی حایز اهمیت این است که در این بازی شما میتوانید پول واقعی خرج کنید و پول مجازی خریداری کنید. کودک ما باید در این فرآیند مهارت هزینه کردن را بیاموزد. برای رشد بهتر او نباید در مقابل پافشاری او در صرف بیاندازه پول، تسلیم شویم.
بازی بسیار علاقهمند است که بازیکن را به سوی بازی برگرداند. به همین دلیل هشدارهایی میفرستد تا مثلا بگوید که صندوقهایت بازشدهاند و بازیکن وقتی بازی را باز میکند که داخل صندوقها را ببیند، یک دست، بازی هم خواهد کرد که جای صندوق پر شود، تعداد دفعات زیاد بازگشت ناخواسته به بازی، نکاتی را به دنبال خواهد داشت. اولین مسئله این است که بازی بخشی از زندگی و دغدغهی فرد خواهد شد و شخص نمیتواند از آن دل بکند و تمرکزش در همهی حالات پیش بازیاست، دومین مسئله صرف زمان زیاد برای بازی است. چون این صرف زمان خُرد خرد و کوچک است ممکن است دیده نشود اما موثر خواهد بود. مراجعه پیدرپی و ناخودآگاه به بازی مثل هر تکرار ناخواستهی دیگری میتواند اعتیادآور باشد. پیشنهاد ساده ما این است که هشدار بازی را خاموش کنید یا به آن اهمیت ندهید.
درباره این سایت